قبل از ورود آرياييها به ايران، دامنه هاي جنوب غربي زاگرس و خوزستان شمالي كه قلمرو عيلامي ها به شمار مي رفت، داراي تمدني درخشان بوده است. در اين زمان اكثر مردم در زيستگاهها و به تعبير امروزي روستاهاي كم جمعيت و پراكنده نواحي مستعد ساكن بوده اند. البته وجود معدودي شهر را در ميان آنها نمـــي توان انكار نمود. استيلاي آرياييهاي متمدن بر نواحي مختلف موجب شروع توسعه شهرها و روستاهاي ايران شد. در دوره هاي مادها، هخامنشيان، اشكانيان و ساسانيان، شهرها و مراكز جمعيتي بزرگي بوجود آمد كه بعدها صحنه وقوع رويدادهاي مهم تاريخي گرديده است. دوره ساساني پررونق ترين زمان تمدن ايراني بود. شايد به جرأت بتوان گفت كه در طول تاريخ ايران تا قبل از قرن حاضر تنها در اين زمان بود كه جمعيت شهري در ايران فزوني شديدي گرفت و توانست جمعيت روستايي را تحت تأثير خود قرار دهد. در حقيقت اين دوره اوج شهرنشيني در ايران بوده كه از مهمترين شهرهاي آن مدائن (شامل 7 شهر) بوده است.
چنانچه تشكیل حكومت اسلامی، برای سرپرستی و اداره شؤون مسلمانان به حكم ضرورت لازم آید، قهرا نظام و تشكیلاتی باید باشد كه بر تعیین حاكم، شرایط، صلاحیتها، اختیارات و اوصاف او نظارت داشته باشد و در چگونگی صدور صلاحیتها و رابطه حاكم بر مردم ضوابطی باشد وگرنه هرج و مرج جای نظم و انضباط را میگیرد و این بر خلاف اصول اسلام و منطق است. این نوشتار بر آن است تا حكومت اسلامی رسول الله صلی الله علیه و آله را كه پس از هجرت در مدینه ایجاد كردند، مورد شناسایی قرار دهد و در نگرشی دقیق، سازمان اداری آن را تشریح كند